hyran
درباره وبلاگ




پيوندها
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا مرا با عنوان hyran و آدرس hyran2012.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک من در سایت شما لینکتان به طور خودکار در وبلگ من قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 6
بازدید کل : 9994
تعداد مطالب : 48
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1



<-PollName->

<-PollItems->

بازدید : مرتبه
نويسندگان
hyran

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 16:37 :: نويسنده : hyran

 

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 16:33 :: نويسنده : hyran

khandehbazar.blogfa.com

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 16:32 :: نويسنده : hyran

khandehbazar.blogfa.com

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 16:31 :: نويسنده : hyran

khandehbazar.blogfa.com

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 16:28 :: نويسنده : hyran
    قبولی در کنکور به صورت تضمینی 

اولین روش موثر برای قبولی اینه که به من اعتماد داشته باشین.یادتون باشه اسم موسسه من اینه:”کانون فرهنگی هنری غیرانتفاعی مردمی با تضمین بعدا شما پولمو کامل بده اصلا قابل نداره “…در نتیجه می ریم سراغ راهکارهای موسسه اینجانب…

اول اینکه به هیچوجه نباید بیشتر از یک ماه برای خوندن وقت بذارین…دقیقا یک ماه قبل از کنکو شروع می کنین به خوندن.یادتون نره وقت شما خیلی مهمتر از این موضوعاته و کارای خیلی مهمتر از خوندن برای کنکور دارین.مث چت کردن،وبلاگ نویسی،اس ام اس بازی،کل کل با مامان،کندن سبیل بابا وقتی که خوابه،خوندن شماره تلفنای تو دفترچه تلفن داداش(همون کاکا)،خوندن دفترچه خاطرات آبجی(همون همشیره)و صد البته خوردن…
روزانه حداکثر دو ساعت رو به خوندن درس برای کنکور اختصاص بدین…به همون دلیل بالا.
از همون روزی که شروع کردین به درس خوندن برای کنکور به همه فک و فامیل بگین که می خواین با قبولی تو یه رشته عجیب و تک که البته رشته دلخواهتونه همه رو تعجب زده بکنین…بعد اگه یه رشته گلابی( قبول شدین که به همه می گین:”دیدی گفتم رشته دلخواه من باعث تعجبت می شه”یا مثلا:”چیه؟مگه همه باید عشق دکتر مهندسی باشن؟؟قصد من خدمته”…یا مثلا”رشته رو حال می کنی؟؟؟ااا؟چته؟بابا چرا خوشحال نیستی.مرگ تو من خیلی سعی کردم تا رشته دلخواهم قبول بشم به جون تو…می گم تو رو کفن کردم…خیلی زور زدم تا این رشته رو قبول بشم تو بمیری”…که با این قسم و ناله نفرینا طرف مقابل سریعا و قبل از اینکه به لقاءالله بپیونده حرفتونو باور می کنه. اگه اصلام قبول نشدین می تونین بگین:”حیف که درسای اختصاصیمو وقت نکردم دوره کنم”یا مثلا:”رشته من نیس که تقاضاش زیاده…منم که عشق درسو دانشگاه ندارم که…گفتم این بنده خداها قبول بشن…واسه همین کشیدم کنار”…اگرم یه رشته خوب قبول شدین که معلوم می شه اصلا به حرفای من گوش نکردین و روشهای منو درست انجام ندادین.
خوب.می رسیم به چن روز مونده به کنکور.یادتون باشه این چن روز حسابی ناز کنین.یادتون باشه که بعد از اعلام نتایج کنکور دیگه کسی محل چیزم بهتون نمی ذاره.پس تا می تونین ناز کنین.می تونین از مامان بخواین براتون موبایل جدید بخره و از بابا بخواین واسه تون یه ماشین بگیره…از غذا هم واسه خودتون کم نذارین.

روز کنکور وقتی سرجلسه نشستین باید به فکر زیبایی کارتون باشین.پرسشنامه که تاثیری تو زیبایی کار نداره چون کسی نگاهش نمی کنه پس پرسشنامه رو بذارین کنار و ببینین کدوم گزینه از هر سوال،پاسخنامه رو قشنگتر می کنه.

حواستون باشه تا وقتی بسکوته(بیسکوئیت) رو می دن سر جلسه بمونین.پولشو دادین باید بسکوتشو بگیرین.بسکوتو که گرفتین بزنین بیرون و تو فضای آزاد بسکوتو بزنین تو رگ.

ترجیحا بزنین برین کافی نت یا کافی شاپ یا کافه گلاسه و این جور کافه ها و تا یک ساعت بعد از تموم شدن وقت امتحان همونجا باشین…بعد از اون می تونین برین خونه و خودتونو برای آخر کار آماده کنین…

آخر کارم که یادتون نرفته…هر کدوم از نتایجو که گرفتین از همون جوابایی که گفتم استفاده کنین.

در ضمن…دستمزد و شیرینی ما یادتون نره.

با سپاس از حسن انتخاب شما

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 16:24 :: نويسنده : hyran

شما یک ایرانی هستید اگه ...

این مطلب ترجمه شده از زبان  آلمانی هست

و بیشتر در خصوص ایرانی‌های خارج از کشور تنظیم شده ! پس لطفا به دل نگیرید.

۱_ هرروز صبحانه چای با نون و پنیر میخوری.

۲_ در روز حداقل ۵ بار از واژه‌های عزیزم / قربونت برم / اختیار دارین / شرمنده استفاده میکنی.

۳_ هر دومین جمله رو با ببین شروع میکنی.

۴_ اگر ساعت ۵ قرار داشته باشی ساعت ۶ از خونه بیرون میری.

۵_ بابا مامانت میخوان که دکتر مهندس شی.

۶_ مامانت حداقل دو بار در روز بهت میگه بچم قربونت بشم.

۷_ تا از یه مهمونی یا عروسی میای شروع میکنی به غیبت.

۸_ هروقت که به یک رستوران ایرانی میری موقع حساب به گارسون میگی قابلتون رو نداره.

۹_ کمد لباسات پر از لباسای ِ مشکیه.

۱۰_ توی توالت خونتون آفتابه دارین !

۱۱_ موقع حساب کردن طوری رفتار میکنی که انگار تو میخوای پول بدی اما همش تعارف شابدلعظیمیه.

۱۲_ هروقت منتظر مهمونت سر ساعت ۱ هستی ساعت ۳ ازش استقبال میکنی.

۱۳_ تو و مهمونای ایرانیت ۳۰دقیقه هم جلو در صحبت میکنید که البته فقط می خواستید خداحافظی کنید.



ادامه مطلب ...
 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 16:13 :: نويسنده : hyran

پیامک لیلی به مجنون

 

پیامک زد شبی لیلی به مجنون
که هر وقت آمدی از خانه بیرون

بیاور مدرک تحصیلی ات را
گواهی نامه ی پی اچ دی ات را

پدر باید ببیند دکترایت
زمانه بد شده جانم فدایت

دعا کن …

دعا کن مدرکت جعلی نباشد
زدانشگاه هاوایی نباشد

وگرنه وای بر احوالت ای مرد
که بابایم بگیرد حالت ای مرد

چو مجنون این پیامک خواند وارفت
به سوی دشت و صحرا کله پا رفت

اس ام اس زد ز آنجا سوی لیلی
که می خواهم تورا قد تریلی

دلم در دام عشقت بی قرار است
ولیکن مدرکم بی اعتبار است

شده از فاکسفورد این دکترا فاکس
مقصر است در این ماجرا فاکس

چه سنگین است بار این جدایی
امان از دست این 
مدرک گرایی

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 16:10 :: نويسنده : hyran

ضد حال یعنی.....

ضدحال یعنی وقتی یه قرار لطیف تو اینترنت داری connect نشی!
ضدحال یعنی وقتی منتظر فیلم مورد علاقت هستی برق بره!
ضدحال یعنی بعد از کلی مصیبت که بابات برات موبایل ثبت نام کرده همه سیمکارتا بیاد جز مال تو!
ضدحال یعنی روز تولدت bf-ات جلوی دوستات فقط یه شاخه گل بهت بده و تو هم جلو همه سوسک بشی!
ضدحال یعنی gf-تو بیرون با یه پسر دیگه ببینن!
ضدحال یعنی یه جلسه سر کلاس نری فقط همون یه جلسه استاد حضور غیاب کنه!
ضدحال یعنی با شکم گرسنه بری تو صف ژتون تموم کرده باشن!
ضدحال یعنی یه هفته قبل از اینکه جشن تولد بگیری خاله مامانت فوت کنه!
ضدحال یعنی قبض تلفن بیاد ....... تومن!
ضدحال یعنی بعد از کلی مخ زدن تو اینترنت همینکه بیای به نتیجه برسی اشتراکت تموم بشه !
ضدحال یعنی با.9.75 افتادن!
ضد حال یعنی یه مانتو خوشگل بخری همون روز اول گیر کنه به صندلی پاره بشه!
ضدحال یعنی صبح ساعت 7 بری سر کلاس استاد نیاد!
ضدحال یعنی شرطی بیدل بزنی امتیازت بشه 25!
ضدحال یعنی بعد اینکه کلی افه زبان اوومدی نمره زبانت بشه10
ضدحال یعنی داداش کوچیکت 2شاخه مودمو اشتباهن بزنه تو پریز برق!
ضد حال یعنی بری عروسی خانمها و اقایون جدا باشن!
ضدحال یعنی تو اتاقت فیلم نگاه میکنی همینکه میرسه جای.........مامان بیاد تو!
ضدحال یعنی history پاک نکنی همه ایمیلاتو داداشه فضولت بخونه!
ضدحال یعنی نفر 11کنکور شدن!
ضدحال یعنی کارگردان شدن حنا مخملباف!
ضدحال یعنی خواننده شدن میناوند!
ضدحال یعنی پژو RD!
ضدحال یعنی فیلم ژاپنی!
.ضدحال یعنی id caller داشتن!
ضدحال یعنی عشق یه طرفه!
ضدحال یعنی گل خوردن دقیقه 90!
ضدحال یعنی صبح روزی که با دوستات میخوای بری کوه بارون بیاد!
ضدحال یعنی از سرویس دانشگاه جا موندن!
ضدحال یعنی با ماشین بابا جریمه شدن!
ضدحال یعنی سلام کنی جوابتو ندن!
ضدحال یعنی عینکت سر جلسه امتحان بیفته زمین بشکنه!
ضد حال یعنی سر جلسه امتحان خدکارت تموم بشه!
ضدحال یعنی با gf-ات بری کافیشاپ دخترخالتو ببینی!
ضدحال یعنی تاکسی سوار شی وسط راه بنزین تموم کنه!
ضدحال یعنی دفترچه تلفنتو گم کنی!
ضد حال یعنی اونیکه خیلی دوستش داری رو نتونی ببینی!

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 16:9 :: نويسنده : hyran

bipfa_87939406327567416326.jpg - :سوت

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 16:5 :: نويسنده : hyran

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 16:4 :: نويسنده : hyran

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 16:2 :: نويسنده : hyran

http://www.up.vatandownload.com/images/c96ost9zhlcy0uws02b4.jpg

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 16:1 :: نويسنده : hyran

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 16:0 :: نويسنده : hyran

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 15:58 :: نويسنده : hyran

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 15:53 :: نويسنده : hyran
۵۰ تا ضدحال

روزهای تعطیل مثل بقیه روزها ساعتتون رو كوك كنین تا همه از خواب بپرن

سر چهارراه وقتی چراغ سبز شد دستتون رو روی بوق بذارین تا جلویی ها زود تر راه بیفتند

وقتی میخواین برین دست به آب با صدای بلند به اطلاع همه برسونین

وقتی از کسی آدرسی رو می پرسین بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوی چشمش از یه نفر دیگه بپرسین

کرایه تاکسی رو بعد از پیاده شدن و گشتن تمام جیبهاتون به صورت اسکناس هزاری پرداخت کنید

همسرتون رو با اسم همسر قبلیتون صدا بزنین

جدول نیمه تموم دوستتون رو حل کنین

روی اتوبان و جاده روی لاین منتهی الیه سمت چپ با سرعت پنجاه کیلومتر در ساعت حرکت کنین

وقتی عده زیادی مشغول تماشای تلویزیون هستند مرتب کانال رو عوض کنین

از بستنی فروشی بخواین که اسم پنجاه و چهار نوع بستنی رو براتون بگه

در یک جمع سوپ یا چایی رو با هورت کشیدن نوش جان کنین

به کسی که دندون مصنوعی داره بلال تعارف کنین

وقتی از آسانسور پیاده میشین دکمه های تمام طبقات رو بزنین و محل رو ترک کنین

وقتی با بچه ها بازی فکری می کنین سعی کنین از اونها ببرین

موقع ناهارتوی یک جمع جزئیات تهوع وگلاب به روتون استفراغی که چند روز پیش داشتین رو با آب و تاب تعریف کنین

ایده های دیگران رو به اسم خودتون به کار ببرین

بوتیک چی رو وادار کنید شونصد رنگ و نوع مختلف پیراهنهاشو باز کنه و نشونتون بده و بعد بگین هیچ کدوم جالب نیست و سریع خارج بشین

شمع های کیک تولد دیگران رو فوت کنین

اگر سر دوستتون طاسه مرتب از آرایشگرتون تعریف کنین

وقتی کسی لباس تازه می خره بهش بگین خیلی گرون خریده و سرش کلاه رفته

صابون رو همیشه کف وان حموم جا بذارین

روی ماشینتون بوقهای شیپوری نصب کنین

وقتی دوستتون رو بعد ازیه مدت طولانی می بینین بگین چقدر پیر شده

وقتی کسی در جمعی جوک تعریف می کنه بلافاصله بگین خیلی قدیمی بود

چاقی و شکم بزرگ دوستتون رو مرتب بهش یادآوری کنین

بادکنک بچه ها رو بترکونین

مرتب اشتباه لغوی و گرامری دیگران هنگام صحبت رو گوشزد کنین و بهش بخندین

وقتی دوستتون موهای سرش رو کوتاه میکنه بهش بگین موی بلند بیشتر بهش می یاد

بچه جیغ جیغوی خودتون رو به سینما ببرین

کلید آپارتمان طبقه سیزدهم تون رو توی ماشین جا بذارین و وقتی به در آپارتمان رسیدین یادتون بیاد! ﴿این راه هم جنبه هایی از مازوخیسم در بر داره

ایمیل های فورواردی دوستتون رو همیشه برای خودش فوروارد كنین

توی كنسرتهای موسیقی بزرگ و هنری ، بی موقع دست بزنین

هر جایی كه می تونین ، آدامس جویده شده تون رو جا بذارین! ﴿توی دستكش دوستتون بهتره

حبه قند نیمه جویده و خیستون رو دوباره توی قنددون بذارین

نصف شبها با صدای بلند توی خواب حرف بزنین

دوستتون كه پاش توی گچه رو به فوتبال بازی كردن دعوت كنین
عكسهای عروسی دوستتون رو با دستهای چرب تماشا كنین

پیچهای كوك گیتار دوستتون رو كه ۵ دقیقه دیگه اجرای برنامه داره حداقل ۲۷۰ درجه در جهات مختلف بچرخونین

با یه پیتزا فروشی تماس بگیرین و شماره تلفن پیتزا فروشی روبروییش كه اونطرف خیابونه رو بپرسین

شیشه های سس گوجه فرنگی و هات سس فلفل رو عوض كنین

موقع عكس رسمی انداختن برای هر كس جلوتونه شاخ بذارین

توی ظرفهای آجیل برای مهموناتون فقط پسته ها و فندقهای دهان بسته بذارین

شونصد بار به دستگاه پیغام گیر تلفن دوستتون زنگ بزنین و داستان خاله سوسكه رو تعریف كنین

توی روزهای بارونی با ماشینتون با سرعت از وسط آبهای جمع شده رد بشین

توی جای كارت دستگاههای عابر بانك چوب كبریت فرو كنین

جای برچسبهای قرمز و آبی شیرهای آب توالت هتل ها رو عوض كنین

یكی از پایه های صندلی معلم یا استادتون رو لق كنین

توی مهمونی ها مرتب از بچه چهار ساله تون بخواین كه هر چی شعر بلده بخونه

چراغ توالتی كه مشتری داره و كلید چراغش بیرونه رو خاموش كنین

ورقهای جزوه ء ۳۰۰ صفحه ای دوستتون كه ازش گرفتین زیراكس كنین رو قاطی پاتی بذارین ، یه بر هم بزنین ، بعد بهش پس بدین

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 15:51 :: نويسنده : hyran

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 15:42 :: نويسنده : hyran

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 15:40 :: نويسنده : hyran

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 15:39 :: نويسنده : hyran

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 15:38 :: نويسنده : hyran

 

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 15:35 :: نويسنده : hyran

 

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 15:26 :: نويسنده : hyran

 

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 15:22 :: نويسنده : hyran

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 15:21 :: نويسنده : hyran

خاطرات یک پزشک از بیماران خود

 

خاطرات جالب یک پزشک - مطالب جالب - www.RadsMs.com

پزشکان معمولا خاطرات جالبی از کار و بیمارانشان دارند.

علت جالب بودن این خاطرات یا بخاطر برخوردهای بانمکی است

که بیماران با پزشک یا بیماریشان می‌کنند

یا کمبود اطلاعات پزشکی است یا شاید وقوع بعضی اتفاقات

در فضایی که سایه مرگ و بیماری در آن وجود دارد خود به خود تبدیل به طنز می‌شود.

اما مهم اینجاست که یک پزشک عمومی با ذوق اهل شهرکرد هر از چندگاهی

خاطراتش را از این ماجراها در وبلاگش می‌نویسد که بسیار خواندنی هستند:

 

گلوی بچه رو که نگاه کردم مادرش گفت:

آقای دکتر! گلوش چرک داره؟ گفتم: چرکش تازه میخواد شروع بشه.

گفت: این بچه همیشه همینطوره٬ همیشه عفونتش اول شروع میشه بعد زیاد میشه!

به دختره گفتم: مشکلتون چیه؟ با یه صدای گرفته گفت:

هیچی فقط چند روزه که اصلا صدام درنمیره!!

به دختری که با استفراغ اومده بود گفتم:

اسهال هم دارین؟ گفت: حالتشو دارم اما نمیاد!!

یه خانم حدودا ۵۰ ساله دختر حدودا ۱۸ سالشو آورده بود.

به دختره گفتم: مشکلتون چیه؟ گفت: دلهره دارم.

مادرش زد زیر خنده و بعد گفت: مامان! دل پیچه ، نه دلهره!

پرسیدم: چیز ناجوری نخوردین؟ مادرش گفت: چرا «چیسپ» خورده

و این بار نوبت دختر بود که بزنه زیر خنده و بگه: مامان چیپس نه چیسپ!

به آقائی که با سردرد اومده بود گفتم:

قبلا هم سابقه داشتین؟ گفت: مثلا چه سابقه ای؟

بعد گفتم: توی خونه داروئی نخوردین؟ گفت: مثلا چه داروئی؟

نسخه شو که نوشتم گفتم: دیگه هیچ ناراحتی نداشتین؟ گفت: مثلا چه ناراحتی؟

به خانمه گفتم:اشتهاتون خوبه؟ گفت: هروقت بتونم غذا بخورم میتونم بخورم!

پیرمرده گفت: همه بدنم درد میکنه غیر از آرنج دست چپم.

گفتم: یعنی آرنج دست چپتون درد نمیکنه؟ گفت: نه آرنج دست چپم «خیلی» درد میکنه!

خانمه اومد و گفت: برام یه آزمایش بنویس. گفتم: چه آزمایشی؟

گفت: نمیدونم. چندوقت بود که هر دو دستم درد میکرد.

چند هفته پیش از این دستم آزمایش خون گرفتم بعد دردش افتاد

حالا میخوام بگم از این دستم هم خون بگیرن ببینم دردش می افته؟!

به خانمه گفتم: باید یه آزمایش بدین. گفت: نمیدم!

گفتم: چرا؟ گفت: میترسم بفهمم یه مرض ناجوری دارم!

برای آبسه دندون برای مریض کپسول نوشتم بعد گفت:

چند روزه گلوم هم درد میکنه.

گفتم: خوب اگه عفونت داشته باشه با همون کپسول بهتر میشه.

گفت: اون کپسولو که برای دندونم نوشتین چکار به گلو داره؟!

خانمه میگفت: توی آزمایشگاه درمونگاه آزمایش دادم گفتند عفونت داری

اما بیرون آزمایش دادم گفتند سالمه! آزمایشهاشو نگاه کردم دیدم توی درمونگاه

آزمایش ادرار داده و بیرون آزمایش خون!

خانمه میگفت: فکر کنم باز گلوی بچه ام چرک کرده.

گفتم: از کجا فهمیدین؟ گفت: آخه از دیروز داره دهنش بوی کپسول میده!

خانمه میگفت: بچه ام چند روزه یبوست داره براش شیاف هم گذاشتم خوب نشد.

گفتم: چه شیافی براش گذاشتین؟ گفت: استامینوفن!

مریضهای درمانگاه تمام شدن و از مطب میام بیرون یه هوائی بخورم.

مسئول پذیرش که اهل همونجاست داره با یکی از اهالی روستا صحبت میکنه

و ازش میپرسه: داروهائی که دکتر دومی براتون نوشت با دکتر اولی فرق داشت؟

روستائی محترم میگه: خوب معلومه٬ مگه کود حیوونهای مختلف با هم فرق نمیکنه؟

خوب داروهای دکترها هم با هم فرق میکنه!!

یه پسر جوون با فشار خون پائین اومده بود. گفتم: میتونین بمونین سرم بزنین؟

گفت: نه. گفتم: آمپول میزنین؟ گفت: نه. خانم جوونی که باهاش بود گفت:

آقای دکتر لطفا یه شربت ماستی (آلومینیم ام جی اس) براش بنویسین

گفتم: چرا؟ گفت: آخه میگن چیزهای شیرین فشار خونو بالا میبرن!

روز شنبه این هفته یه زن و شوهر بچه شونو آورده بودند.

گفتم: چند روزه که مریضه؟ پدره گفت: دو روزه

مادرش گفت: نه سه روزه پدره با عصبانیت به مادرش گفت:

آخه جمعه که تعطیله!!

GetBC(28);

 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 15:10 :: نويسنده : hyran

ماجراهای چت و چت بازی !

 

شدم با چت اسیر و مبتلایش / شبا پیغام می دادم از برایش

به من می گفت هیجده ساله هستم / تو اسمت را بگو، من هاله هستم

بگفتم اسم من هم هست فرهاد / ز دست عاشقی صد داد و بیداد

بگفت هاله ز موهای کمندش / کمـــان ِابــروان ، قــد بلنــدش

بگفت چشمان من خیلیفریباست / ز صورت هم نگو البته زیباست

ندیده عاشق زارش شدم من / اسیرش گشته بیمارش شدم من

ز بس هرشب به او چت می نمودم / به او من کم کم عادت می نمودم

در او دیدم تمام آرزوهام / که باشد همسر و امید فردام

 

برای دیدنش بی تاب بودم / ز فکرش بی خور و بی خواب بودم

به خود گفتم که وقت آن رسیده / که بینم چهره ی آن نور دیده

به او گفتم که قصدم دیدن توست / زمان دیدن و بوییدن توست

ز رویارویی ام او طفره می رفت / هراسان بود او از دیدنم سخت

خلاصه راضی اش کردم به اجبار / گرفتم روز بعدش وقت دیدار

رسید از راه، وقت و روز موعود / زدم ازخانه بیرون اندکی زود

چو دیدم چهره اش قلبم فرو ریخت / تو گویی اژدهایی بر من آویخت

به جای هاله ی ناز و فریبا / بدیدم زشت رویی بود آنجا

ندیدم من اثر از قـــد رعنا / کمـــان ِابــرو و چشم فریبـــا

مسن تر بود او از مادر من / بشد صد خاک عالم بر سر من

ز ترس و وحشتم از هوش رفتم / از آن ماتم کده مدهوش رفتم

به خود چون آمدم، دیدم که او نیست / دگر آن هاله ی بی چشم و رو نیست

به خود لعنت فرستادم که دیگر / نیابم با چت از بهر خود همسر

بگفتم سرگذشتم را به شاعر / به شعر آورد او هم آنچه بشنید

که تا گیرید از آن درسی به عبرت /سرانجامی نـدارد قصّه ی چت

 
دو شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:کنکور,کنکوریها,شب کنکور, واجبات کنکور, درس,پیش دانشگاهی, دانشگاه, :: 23:24 :: نويسنده : hyran

کنکوری ها بخوانند

۱- داوطلبان عزیز ساعت شروع امتحان ۷و۳۰ دقیقه صبح است و یک ساعت قبل از شروع امتحان درب های حوزه بسته میشود وشما باید یکی دو ساعت قبل از بسته شدن درب ها در حوزه امتحانی حضور داشته باشید وهمچنین بایدیکیدو ساعت قبل از انی که باید در محل حوزه امتحانی باشید از منزل خود به سمت حوزه امتحانی......



ادامه مطلب ...
 
سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 14:17 :: نويسنده : hyran
انواع و اقسام گداها
 
 
 www.parsnaz.ir - انواع و اقسام گداها + طنز


ادامه مطلب ...
 
سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 14:9 :: نويسنده : hyran

امان از دست این دانشجو ها

.

.

.

www.parsnaz.ir - عکسهای خنده دار و جالب از شیطنت های دوران دانشجویی



ادامه مطلب ...
 
سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 14:4 :: نويسنده : hyran

سلام سلام سلام سلام ممنون خوبم وبلاگم تازه مرتب کردم امیدوارم خوشتون بیاد ازتون خواهش میکنم نظر بدین مطمین باشید هیچیتون نمیشه وقتی شما نظرتونو درمورد وبلاگ بدین میتونم از این بهتر و اونجوری که میخواین درستش کنم. اگه مایلید میتونید عضو بشید که باعث خوشحالیمه

 

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد